galbam
love to love


اغوش...

 

 

 


حوصـــله خواندن ندارم، حوصـــله نوشتـن هم ندارم

 

 این همه دلتنگی دیگر نهبا خــواندن کم می شود، نه نوشتن.

 


دلـــم لمـــس آغوشــــــــت را میخواهــــــد !

 

فقــــط همــــین ...


جمعه 8 دی 1391برچسب:,

|
 

همین و بس:دوستت دارم

 

 


نوشتن از تو....

 ...آخر مگر کلمات نشانی از جایگاه تو در قلبم داردند؟!..

 ...تو با سخاوت تمام آمدی...

 ...و من با دست و دل بازی دل خسیسم را به تو دادم...

 ....حالا نه تنها دلم...همه چیزم مال توست...

 ...همه ی رویا های شبانه...

 ...خواب های کودکانه..

 ...همه نشانی تو را فریاد میزند...

 ...همه تو را با لبخند نگاه میکنند...

 ...و من در عمق این جاده..خیره به دستانی هستم..

 به دستان تو...

 ...آیا به سویم می آیی؟

 ...دستان سردم را میگیری؟

 ...عشقم را  میفهمی؟...

 ...تو را خواستن تمام روزمرگی من شده....

 ...تو را داشت تمام آرزوهایم...

 ...حقیقت آرزویم میشوی؟...

...آرزویت میشوم؟...

 ...آغاز و پایان آرزوهایم...

 ...آرزوی منی...


جمعه 8 دی 1391برچسب:,

|
 

عشق و دیوانگی!!؟؟.

 

 

 


روزي تمام احساسات آدمي گرد هم جمع مي شن و غايم موشک بازي ميکنن ديوانگي چشم ميذاره

همه مي رن غايم ميشن تنبلي اون نزديکا غايم ميشه حسادت ميره اون ور غايم ميشه عشق

مي ره پشت يه گل رز ديوانگي همه رو پيدا مي کنه به جز عشق حسادت عشق رو لو ميده و

به ديوانگي ميگه که رفت پشت گل رز عشق نمياد بيرون ديوانگي هرچي صدا مي زنه عشق بيا

بيرون ديوانگي هم يه خنجر ور ميداره همينطور رز رو با خنجرش مي زنه تا عشق پيدا بشه

يک دفعه عشق ميگه آخ چشمو کور کردي ديوانگي اشک مي ريزه به دست و پاي عشق بهش مي گه

من چشم تو رو کور کردم تو هر کاري بگي من انجام ميدم عشق فقط يک چيز از اون مي خواد

بهش مي گه با من هم درد شو از اون وقت به بعد ديوانگي هم درد عشق کور شد و بس . .


جمعه 8 دی 1391برچسب:,

|
 

سوختم ای عشق

آنقدر با آتش دل ساختم تا سوختم

بی توای آرام جان یا ساختم یا سوختم

سرد مهری بین که کس بر آتشم آبی نزد

گرچه همچون برق از گرمی سراپاسوختم

سوختم اما نه چون شمع طرب دربین جمع

لاله ام کز داغ تنهایی به صحرا سوختم

همچو آن شمعی که افروزند پیش آفتاب

سوختم در پیش مه رویان وبیجا سوختم

سوختم از آتش دل در میان موج اشک

شوربختی بین که در آغوش دریا سوختم

شمع گل هم هر کدام از شعله ای در آتشند

در میان پاک بازان من نه تنها سوختم

جان پاک من رهی خورشید عالم تاب بود

رفتم از ماتم خود عالمی را سوختم


یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,

|
 

احساسی عجیب

همیشه احساس می کردم پایان هر چیز غم انگیز است و جدایی همیشه تلخ و دردناک.

اما حالا دریافتم که گاه جدایی و پایان یک عشق می تواند چقدر شیرین و دلنشین باشد.


یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,

|
 

روز زیبای پاییزی

امروز وجودم پراز زیباییست.

پر از حسهای رنگی...

حس نزدیکی به تو

حس خاطرات شیرین گذشته

حس طراوت و شادمانی

حس رهایی و جنبش

حس پرواز...

آفتاب دلچسب و هوای پرطراوت امروز مرا لبریز از شادی نموده است.

گویی تمامی حسهای دوست داشتنی در درونم به رقص در آمده اند.

تنها دلم خواست که بنویسم تا این روز را فراموش نکنم


یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,

|
 

شکست عهد منو گفت هرچه بود گذشت

بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید

بهار رفت وتو رفتی وهرچه بود گذشت


یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,

|
 

ملودی تابستان

 

نتهای هماهنگی که بر سقف می خورند،موسیقی عشق را سر داده اند.

این قطره های زیبا چهره سبز باغچه را سبزتر و سرخی گلها را تازه تر

نموده اند وعطرخوش بهاران را درآخرین روزهای گرم و سوزان تیرماه

به ارمغان آورده اند.آنان طراوت و زندگی را برچهره شهرنقش می زنند.


یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,

|
 

مفهوم ارامش..

خیلی برایم جالب است که اینروزها دیگر مجبور نیستم صبح ها

با فکر تو بیدار شوم و شبها با تصویر تو به خواب روم.

تازه مفهوم آرامش را می فهمم.


یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,

|
 

شریک...

 

بعضی وقت ها شریک

تمام دلتنگی هاو شک و خاطرات فقط یه شماره است که خاموشه



سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:,

|
 

درباره من بی خود قضاوت نکن...

 

 

 


سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:,

|
 

خیلی خیلی...

خیلی نامردین چرا نظر نمیزارین؟؟؟


سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:,

|
 

مگذار...

 

مگــ ــذار کــ ـــه عشــ ـــق، بــ ـــه عــ ـــادت دوســ ـــت داشـــ ـــتن تبدیـــ ـــل شـــ ـــود!

 


مگـــ ـــذار کــ ـــه حتــ ـــی آب دادن گــ ـــل‌هــ ــای باغــ ـــچه،بــ ـــه عــ ــادت آب دادن گــ ـــل‌هـــ ـــای

باغـــ ــــچه بـــ ـــدل شـــ ـــود!


عشـــ ـــق، عـــ ـــادت بــ ــه دوســـ ـــت داشـــ ـــتن و ســـ ـــخت دوســ ـــت داشــ ـــتن دیگـــ ـــری

نیســ ـــت، پیـــ ـــوسته نـــ ـــو کـــ ـــردن خواستنـــ ـــی‌ســـ ـــت کــ ـــه خـــ ـــود پیوســ ـــته،


خواهـــ ـــان نـــ ـــو شـــ ـــدن اســ ـــت و دگـ ــرگــ ـون شــ ـــدن. تازگـــ ـــی، ذات عشـــ ـــق اســـ ـــت

و طـــ ــــراوت، بافـــ ـــت عشـــ ـــق


چگـــ ـــونه می‌شـــ ـــود تازگـــ ـــی و طــ ـــراوت را از عشـــ ـــق گـــ ـــرفت و عـشـــ ـــق همـچنـــ ـــان

عشـــ ـــق بمـــ ـــاند؟


عشـــ ـــق، تـــ ـــن بـــ ـــه فـــ ــــراموشی نمـــ ـــی‌سپارد، مگـــ ـــر یــ ـــک بــ ـــار بـــ ـــرای

همـــ ـــیشه.جـــ ـــام بلـــ ــــور، تنــ ـــها یــ ـــک بــ ــار می‌شــ ـــکند.


می‌تــ ـــوان شکســ ــته‌اش را، تکــ ـــه‌هایـــ ـــش را، نگـــ ـــه داشــ ـــت.امــ ـــا شـــ ــکسته‌هــ ـــای

جــ ــام ،آن تکــ ـــه‌هــ ـــای تیــ ـــز بــــ ـــرنده، دیگــ ـــر جـــ ـــام نیســ ـــت.


احتیـــ ـــاط بایــ ـــد کــ ـــرد.


همـــ ـــه چیــ ـــز کهنـــ ـــه می‌شــ ـــود و اگــ ـــر کمــ ـــی کـــ ـــوتاهی کنیـــ ـــم، عشــ ـــق

نیــ ـــز.بهانه‌هــ ـــا، جـــ ـــای حــ ـــس عاشقــ ـــانه را خــ ـــوب می‌گیـــ ـــرند..

 


سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:,

|
 

بازم نگاه..

 

بازم نگاه وجشمم.به سمت آسموناست

دستای ژز تمنا مثل همیشه بالاست

هوای قلبم ابری.دلم گرفته یارم

وای که چه بیقرارم فقط میخوام ببارم


سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:,

|
 

جملات عاشقانه...

عشق همچون نقاشیست با این تفاوت که نقاشی را می توان پاک کرد اما عشق را هرگز!
 

...

چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:,

|
 

سکوت...

 

گاهی می توان
برای عزیز خود
چند سطر “سکوت”
به عنوان یادگاری نوشت،
تا در خلوت خود
………این سکوت تو را
هر طور که خواست معنی کند………!

 

 


چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:,

|
 

از یاد برد..

 

سوختم خاکسترم را باد برد بهترین یارم مرا از یاد برد

سوختم اما نفهمیدم چرا؟

سوختم اما ندانستی چرا؟


دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

سالها رفته.....

سالها رفت و هنوز

یک نفر نیست بپرسد از من

که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

صبح تا نیمه ی شب منتظری

همه جا می نگری

گاه با ماه سخن می گویی

گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی

راستی گمشده ات کیست؟

کجاست؟

صدفی در دریا است؟

نوری از روزنه فرداهاست

یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟


دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

هامت میخواهد...

Www.MyPix_.Ir425.jpg

اینکه یک نفر بهت خیانت می کنه
درد نداره
دردش اینجاست
واسه اینكه بهش خیانت نكنی
خیلی موقعیتهای بهتری رو بخاطرش گذاشتی کنار...

***

شهـــامــت مــی خواهــد

"ســـــرد بــاشــی" و "گــرم لبخنــد بزنـــی" ...!

***


دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

دلتنگی..

 

 

دلـــــتــــنــــگــــــی پــــــیــــچـــیـــــــــده نــــــیــــســــــتــــــــ . . . !

 

***

Image012.jpg

***

www.pichak.net-37.jpg

یــــــکـــــــ دل . . . ! یــــــکـــــــ آســـــــمـــــان . . . ! یــــــکـــــــ

بــــــغـــــض . . . ! و آرزو هــــــــای تـــــــــرکـــــــ خـــــــورده . . . !
بـــــــه هــــــمـــــیـــــن ســـــــادگـــــــی . . . !

001 (6).gif

***

5.jpg

***

5.jpg

***

Image012.jpg

***

Image012.jpg

***

Image012.jpg

 

***

Image012.jpg


دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

نامردی...

آنان که بودنت را قدر نمی دانند

رفتنت را “نامردی” میخوانند . . .!



دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

به چی؟؟؟

به چه میخندی تـــــــــو؟
به مفهوم غم انگیز جدایــــــــــی؟
به چه چیـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــز؟
به شکست دل من یا پیروزی خویــــــــــــــــش؟
به چه میخنـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــدی؟
به نگاهم که چه مستانه تو را باور کــــــــــــــــــــــــ ـــــــــرد ؟
یا به افسونگری حرفهایت که مرا سوخت و خاکستر کــــــــــــــــــــــرد ؟
به دل سادهی من میخندی که دگرتا ابد نیز به فکر خود نیســــــــــــــــــــت ؟
خنده دار است بخنــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــد ...


دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

شباهت دنیای من با ادم برفی..

دنیای ادم برفی دنیای ساده ایست

اگر برف بیاید هست

اگر برف نیاید نیست

مثل دنیای من

اگر تو باشی هستم

اگر نباشی...!!!!!!!


دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 

فرق عشق و ازدواج...

شاگرد از استادش پرسید: عشق چیست؟

استاد در جواب گفت:به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور.

اما هنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای

بچینی.

شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.

استاد پرسید: چه اوردی؟

و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ!

هر چه جلوتر میرفتم خوشه های پر پشت تری می دیدم و به امید پیدا کردن

پر پشت ترین تا انتهای گندم زار رفتم.

استاد گفت: عشق یعنی همین!

شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست؟

استاد گفت: به جنگل برو و بلند ترین درخت را بیاور.

اما به خاطر داشته باش که باز هم نمی تونی به عقب برگردی!!

شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت.

استاد از او ماجرا را پرسید و شاگرد در جواب گفت:

به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم انتخاب کردم.

به سبب انکه ترسیدم اگر جلو بروم باز هم دست خالی برگردم.

استاد گفت: ازدواج یعنی همین!


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

به سوی او قدمی برداریم...

 

آتشی نمى سوزاند "ابراهیم" را


و دریایى غرق نمی کند "موسى" را


کودکی، مادرش او را به دست موجهاى "نیل" می سپارد


تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش


دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند


سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد


مکر زلیخا زندانیش می کند


اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند


از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی ؟!

که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند


و خدا نخواهد


نمی توانند


او که یگانه تکیه گاه من و توست !


پس

به "تدبیرش" اعتماد کن

به "حکمتش" دل بسپار


به او "توکل"
کن

و به سمت او "قدمی بردار"


تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی ...


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

رو نیمکت تو......

 رو نیمکت تو تو قلب پاییزم  تا تو بیایی خوبم هستم نمیریزم!!!!!!!!!!


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

love me...

 


مانند آب جاری
صیقل دادم
سنگ های مسیر رود را
تا بگویم
با تمام سختی ها
زندگی جاریست
زیر درخت بید
کنار شقایق ها
زیر آسمون خدا
با چشمک ستاره ها
بازهم عاشق می شوم
با تمام وجود


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

نیمکت عاشقی...

 نیمکت عاشقی یادت هست؟؟؟؟؟؟؟

کنار هم نگاه در نگاه و سکوتمان چه گوش نواز بود....

بید مجنون زیر سایه اش امانمان داده بود...

برگ های رنگیش را به نشانه عشقمان بر سرمان میریخت.....

او نیز عاشق بودنمان را به رخ پاییز میکشید...

اما اکنون پاییز.....نبودنت را به جداییمان رخ میکشد!!!!!!!!

 


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

چقدر سخته......

 چقدر سخته تا وقتی مریض نشی کسی برات گل نمیاره

تا فریاد نزنی کسی به طرفت بر نمیگرده

تا گریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه

تاقصد رفتن نکنی کسی به دیدنت نمیاد

و تا نمیری کسی تو رو نمیبخشه

 


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 

سوال؟؟؟؟...؟؟؟؟؟

 


جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

|
 


ﺑﻪ ﻭﺑﻼﮒ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺵ ﺍﻣﺪﻳﻦ

نازترین عکسهای ایرانی

 

 

haideh

 

دی 1391
آذر 1391
آبان 1391
شهريور 1391

 

اغوش...
همین و بس:دوستت دارم
عشق و دیوانگی!!؟؟.
سوختم ای عشق
احساسی عجیب
روز زیبای پاییزی
شکست عهد منو گفت هرچه بود گذشت
ملودی تابستان
مفهوم ارامش..
شریک...
درباره من بی خود قضاوت نکن...
خیلی خیلی...
مگذار...
بازم نگاه..
جملات عاشقانه...
سکوت...
از یاد برد..
سالها رفته.....
هامت میخواهد...
دلتنگی..

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان kati و آدرس katinaz.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





عشق یعنی همدم تنهایی
eshgolaneh
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

 

حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
سفارش آنلاین قلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 30
بازدید کل : 21368
تعداد مطالب : 95
تعداد نظرات : 22
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


كد ماوس

safhi ha

.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->